ایستگاه چهارم: فضایل روزه

روزه فضایل زیادی دارد از جمله: 

روزه حفاظی است دربرابر آتش، آنگونه که امام احمد از جابر رضی الله عنه نقل کرده که پیامبر صلى الله علیه وسلم فرمود: «الصوم جُنّة یستجن بها العبد من النار» روزه سپری است که بنده بوسیله آن خود را از آتش حفظ می‌کند. و در حدیثی متفق علیه از ابو سعید خدری رضی الله عنه از نبی مکرم اسلام صلى الله علیه وسلم روایت شده است که: «من صام یومًا فی سبیل الله باعد الله وجهه عن النار سبعین خریفًا». هر کسی که بخاطر خدا یک روز روزه نگه دارد خداوند چهره‌اش را هفتاد پائیز (سال) از آتش (جهنم) دور می‌دارد. وقتی که یک روز روزه، روزه دار را هفتاد سال از آتش دور کند پس روزه کل ماه رمضان چگونه خواهد بود و یا سه روز در ماه روزه نافله گرفتن و یا دیگر روزه‌های سنت چگونه خواهند بود؟ این بی‌گمان فضلی بزرگ است.. 

و روزه حفاظی در برابر شهوت است در حدیث متفق علیه‌ای از ابن مسعود رضی الله عنه آمده که پیامبر اسلام صلى الله علیه وسلم فرمود: «یا معشر الشباب، من استطاع منکم الباءة فلیتزوج، فإنه أغض للبصر، وأحصن للفرج، ومن لم یستطع فعلیه بالصوم؛ فإنه له وجاء».‌ای گروه جوانان هر کس از شما که توانایی داشت ازدواج کند که این برای حفظ نگاه و شرمگاه بهتر است و هر کس توانایی آن را ندارد روزه بگیرد که آن از بار (شهوت) می‌کاهد. پیامبر صلى الله علیه وسلم جوانانی که توانایی ازدواج ندارند را توصیه می‌کند تا به کمک روزه آتش هوس خویش را فرونشانند. زیرا روزه کاهنده هوس و شهوت است. 

امروزه بسیاری از جوانان از آتش هوس شکایت دارند که بخصوص وضعیت و شرایط این دوران آن را تحریک می‌کند. بدحجابی در بازار، مجلات مبتذل در کتابخانه‌ها و روزنامه فروشی‌ها، و فتنه‌های دیگری که در کمین جوانان در خیابان و بازار و... وجود دارند و جوان دارای غریزه است که خدا در نهاد او گذاشته است و وقتی با چیز تحریک آمیزی مواجه شود به حرکت در می‌آید بخصوص که با دیانت ضعیف همراه باشد.. 

پس این ارشاد نبوی را به این جوانان تقدیم می‌کنم: «ومن لم یستطع فعلیه بالصوم؛ فإنه له وجاء». و تجربه، سودمندی این درمان نبوی را ثابت کرده است و این داروی گوارا جوانان را از مشقت هوس سرکش می‌رهاند و نیازی به دیگر داروهای مادی نمی‌یابد. 

 

روزه راهی است بسوی بهشت، نسائی با سند صحیح از أبی أمامه رضی الله عنه روایت می‌کند که او گفت:‌ای رسول الله، مرا به چیزی سفارش کن که نزد خداوند برایم نفعی داشته باشد. پس فرمود: «علیک بالصیام؛ فإنه لا مثل له» تو را به روزه داری سفارش می‌کنم که مانندی ندارد. او صلى الله علیه وسلم بیان فرمود که برای تقرب بنده به پروردگار و دوری از عذابش چیزی همانند روزه نیست. 

مصطفى صلى الله علیه وسلم خبر داده است که در بهشت دروازه‌ای مخصوص برای روزه داران وجود دارد در حدیثی متفق علیه از سهل بن سعد رضی الله عنه روایت شده که نبی صلى الله علیه وسلم فرمود: «إن فی الجنة بابًا یقال له الریان، یدخل منه الصائمون یوم القیامة، لا یدخل منه أحد غیرهم، یقال: أین الصائمون؛ فیقومون لا یدخل منه أحد غیرهم، فإذا دخلوا أغلق، فلم یدخل منه أحد». همانا بهشت دروازه‌ای دارد که به آن «الریان» می‌گویند و روزه داران از آن وارد شده و غیر از روزه داران احدی از آن در وارد نمی‌شود، صدا می‌زند که روزه داران کدامند؟ پس فقط روزه داران برخاسته و وارد می‌شوند و چون وارد شدند دروازه بسته می‌شود و دیگران اجازه عبور از آن را نمی‌یابند. 

و می‌بینیم که نام این دروازه با وضعیت روزه داران که بخاطر روزه تشنه‌اند مناسبت دارد (الریان یعنی کسی که بعد تشنگی سیراب شده است). 

 

شفاعت روزه از روزه دار، عبد الله بن عمرو بن العاص رضی الله عنهما از پیامبر صلى الله علیه وسلم نقل می‌کند که فرمود: «الصیـام والقرآن یشفعـان للعبد یوم القیامـة، یقول الصیام: أی ربَّ، منعته الطعـام والشهوات بالنهار؛ فشفَّعنی فیه، ویقول القـرآن: منعتـه النـوم باللیل، فشفعـنی فیه. قال: فیشفعان» 

روزه و قرآن برای بنده در روز قیامت شفاعت می‌کنند روزه می‌گوید: پروردگارا در روز او را از خوردن و شهوت منع نمودی پس مرا اجازه شفاعت درباره او بده و قرآن می‌گوید بخاطر من شب‌ها نمی‌خوابیده پس مرا اجازه شفاعت درباره او بده سپس شفاعت می‌کنند. 

روزه در قیامت چیز محسوسی شده سخن گفته و از روزه دار شفاعت می‌کند چه روزه فرض باشد و چه روزه نفل فرقی نمی‌کند. 

 

روزه کفاره گناهان و موجب بخشودگی آنان می‌شود، نیکی‌ها بدی‌ها را محو می‌کنند الله متعال می‌فرماید: 

 {إنَّ الحَسَنات یُذْهِبْنَ السَّیئِاتِ} [هود: ۱۱۴]. 

همانا نیکی‌ها بدی‌ها را محو می‌کنند. 

ودر روزه حسنات بسیار وجود دارد. و در اینکه روزه کفاره گناهان است احادیث بسیاری آمده است، از جمله حدیث حذیفة رضی الله عنه از پیامبر صلى الله علیه وسلم که فرمود: «فتنة الرجل فی أهله وماله وجاره تکفر‌ها: الصلاة والصیام والصدقة». (بخاری و مسلم) 

شخص در مال و خانواده و همسایگانش در معرض فتنه و گناه قرار می‌گیرد و نماز و روزه و صدقه باعث محو گناهانش می‌شوند. یعنی هر خطا و لغزشی از انسان سر می‌زند در رابطه با خانواده‌اش با کوتاهی یا کلماتی نیش دار است و یا که در حق همسایگانش می‌باشد تمام اینگونه موارد و دیگر گناهان صغیره را نماز و روزه و صدقه پوشش می‌دهند. 

و در روایتی متفق علیه از أبی هریرة رضی الله عنه از نبی صلى الله علیه وسلم آمده است: «من صام رمضان إیمانًا واحتسابًا غُفِرَ له ما تقدم من ذنبه» (بخاری و مسلم) 

هر کس رمضان را بخاطر ایمان به خدا و به امید ثوابی که خداوند برای روزه دار آماده کرده است روزه بگیرد گناهان قبلیش بخشوده می‌شوند. 

و مسلم از أبی هریرة رضی الله عنه روایت کرده که پیامبر صلى الله علیه وسلم فرمود: «الصلوات الخمس، والجمعة إلى الجمعة، ورمضان إلى رمضان، مکفرات ما بینهن إذا اجتَنَبَ الکبائر». (مسلم) 

اگر بنده از گناهان کبیره اجتناب نماید، نمازهای پنجگانه، نماز جمعه تا نماز جمعه دیگر و رمضان تا رمضان دیگر، کفاره گناهان در این میان هستند. 

اگر از گناهان کبیره پرهیز شود، روزه رمضان باعث بخشودگی گناهان دیگری می‌شود که از رمضان قبل تا این رمضان انجام گرفته‌اند، و آنگونه که رای بیشتر علمای گذشته است گناهان کبیره فقط با توبه بخشوده می‌شوند و برای همین نیز خداوند فرموده است: 

 (إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِرْ عَنکُمْ سَیِئَاتِکُم وَ نُد خِلَکُم مُدْخَلاً کَرِیمًا) [النساء: ۳۱]. 

اگر از گناهان کبیره‌ای که از آن‌ها نهی شده‌اید بپرهیزید گناهان صغیره شما را می‌زداییم و شما را در جایگاه ارزشمندی وارد می‌کنیم. 

روزه باعث خوشبختی در دنیا و آخرت می‌شود، همانگونه که در حدیث متفق علیه از أبی هریرة رضی الله عنه از نبی صلى الله علیه وسلم روایت شده: «للصائم فرحتان: فرحة عند فطره، وفرحة عند لقاء ربه». (بخاری و مسلم) 

روزه دار دو شادکامی دارد یکی درهنگام افطار و گشودن روزه و دیگری در زمانی که خداوند را ملاقات نماید. 

اما شادکامی مومن در هنگام افطار نمونه‌ای از سعادت و لذتی است که در دنیا، بخاطر فرمانبرداری و پرهیزکاری بخاطر مولایش سبحانه و تعالی می‌یابد و این سعادتی راستین است. 

 

و شادکامی او در هنگام افطار از دو لحاظ است: 

نخست: اینکه خداوند متعال در آن لحظه خوردن و نوشیدن را برایش جایز قرار داده و نفس انسان تمایل به خوردن و آشامیدن دارد و برای همین نیز خدا را با پرهیز از آن دو عبادت نمودیم. 

دوم: از اینکه خداوند به او توفیق داده تا روزه آن روز را توانسته کامل نماید و آن عبادت را تکمیل کند خوشحال است و این خوشحالی بسیار بیشتر و بالا‌تر از خوشحالی برای جواز خوردن و آشامیدن است. 

 

بوی بد دهان روزه دار نزد خداوند از بوی مشک هم بهتر است. خلوف به بوی بد دهان می‌گویند که از معده خالی برمی خیزد و این بو در نزد مردمان بوی ناخوشایندی است اما در نزد خدا دوست داشتنی است و رسول الله صلى الله علیه وسلم در حدیثی متفق علیه فرمود «والذی نفس محمد بیده؛ لخلوف فم الصائم أطیب عند الله مـن ریـح المسک». (بخاری و مسلم) 

سوگند به ذاتی که جان محمد در دست اوست، بوی بد دهان روزه دار نزد خداوند از بوی مشک هم بهتر است. 

و در این دلیلی است برای اینکه بعد از زوال مسواک زدن مشکلی نداشته باشد بلکه به قول صحیح ارجح در مواقعی که مسواک زدن استحباب دارد مانند زمان نماز، هنگام وضو، زمان ورود به منزل و بیدار شدن از خواب و سایر موارد آن مستحب نیز است زیرا منشا خلوف از دهان نیست و از معده است. 

و همانگونه که خلوف (بوی بد دهان) روزه دار نزد خلایق ناخوشایند است اما در نزد خدا از رایحه مشک نیز بهتر است، خون شهید در روز قیامت نیز بوی مشک دارد با وجود آنکه خون ناپاک است، بلکه در نزد اکثر فق‌ها نجس است اما پیامبر خدا صلى الله علیه وسلم فرموده: «ما مِن مکلوم یُکْلَم فی الله إلا جاء یوم القیامة وکلمه یَدمى، اللون لون دم، والریحُ ریح مسک». (بخاری و مسلم) 

هیچ مجروحی نیست که به خاطر خدا زخم خورده باشد مگر اینکه در روز قیامت می‌آید در حالی که از زخمش خون می‌آید، رنگ، رنگ خون است اما بو، بوی مشک است. 

و اینگونه است که برخی چیزهایی که در نزد مردم ناپسندند در نزد خدا دوست داشتنی هستند زیرا از آثار تقرب به سوی او هستند. برای همین گریه گناهکاران و افتادگیشان در پیشگاه خدا از بزرگ‌ترین عوامل قربت است و در بسیاری مواقع از طاعت و عبادتی که به آن افتخار می‌کنند و بزرگ می‌پندارند و تکبر می‌کنند بهتر باشد در حالی که خاکساران و گریه کنندگان بخاطر گناهی که دارند احساس تقصیر و کوتاهی دارند. 

و چیزی بالا‌تر از دعا نیست زیرا در آن بیشترین حالت خاکساری و تذلل بنده و فروتنی‌اش در برابر پروردگار ایجاد می‌شود و در آن نیازش به فضل خداوند بروز می‌یابد بخصوص که بنده در آن حالت دچار گرفتاری و درماندگی باشد: 

 (أَمَّن یُجیبُ المُضْطرَّ إذا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَآءَ الأَرْضِ) [النمل: ۶۲]. 

یا کسی که به فریاد درمانده می‌رسد و بلا و گرفتاری را برطرف می‌کند و شما را در زمین جانشین می‌سازد.